اتحاد عليه ايران هستهاي، يك لابي آمريكايي است كه در سال 2008 آغاز به كار كرده و هدف خود را «پيشگيري از دستيابي ايران به روياي بدل شدن به ابرقدرت منطقهاي داراي سلاح هسته اي» اعلام كرده است. اين گروه، با همكاري ديگر سازمانهاي مشابه، رهبري تلاشهايي را برعهده دارد كه به منظور اعمال فشار بر شركتها انجام ميشوند تا آنها را از مراوده تجاري با ايران بازدارند و به اين ترتيب مانع تحقق برنامه هستهاي ايران و توسعه سلاحهاي هستهاي ادعايي شوند.
بنيان گذار و مدير اجرايي اتحاد عليه ايران هستهاي مارك والاس، سياستمدار جمهوري خواه آمريكايي و سفير سابق آمريكا در سازمان ملل متحد، است و آنگونه كه در شرح اهداف (پوششي) و فعاليتهاي اين لابي آمده، اين نهاد، اهدافي مانند اطلاع رساني به مردم درباره نظام ج.ا. ايران، افزايش آگاهيهاي ملي و بينالمللي درباره خطرات ايران داراي سلاح هستهاي براي منطقه و جهان، بسيج پشتيباني عمومي، استفاده از گستره رسانهاي و متقاعدسازي رهبران منتخب براي مخالفت سخت و يكپارچه با ايران هستهاي، زمينه سازي براي اجراي اثربخش سياستهاي آمريكا با همكاري اروپا و ديگر متحدانش، متقاعد ساختن نظام ج.ا. ايران به چشم پوشي از سلاح هستهاي درعين تلاش براي اينكه مردم ايران از مجازاتها متضرر نشوند، و افزايش تلاشها براي تقويت ساز و كارهاي ملي، بين المللي، اجتماعي، اقتصادي، سياسي و ديپلماتيك مرتبط را دنبال ميكند.
با وجود اين، وابستگي اين لابي به جريانها ، تشكلها و شخصيتهاي نئومحافظه كار طرفدار رژيم صهيونيستي، اهداف پوششي كه همگي مبارزه با ايران هستهاي و به طور كلي پروژه ايران هراسي را توجيه و تسهيل مينمايد و همچنين مكانيسمهاي تسهيل گري براي منابع مالي اين مركز ازجمله معافيت مالياتي اشخاص حقيقي و حقوقي براي حمايت از اين تشكيلات، ترجمان واقعي ماهيت آن ميباشد.
از ابتداي تأسيس تاكنون اين لابي سعي كرده است شركتهاي تجاري جهان را از فعاليت در ايران منصرف كند و بدين منظور از ابزارهايي نظير كمپينهاي تبليغاتي، تحريم شركتها و ترغيب شهروندان به فشار بر سازمانها، شركتها و مقامهاي منتخب بهره ميبرد. لابي اتحاد عليه ايران هستهاي، علاوه بر تلاش براي كاهش فعاليت شركتهاي بينالمللي در ايران و پياده سازي كمپينهايي همچون كمپين شناسايي شركتهاي سازنده دستگاههاي خودكار طرف تجارت با ايران، كمپين فشار بر شركتهاي فعال در حوزه انرژي ايران، كمپين فشار بر شركتهاي مخابراتي و فناوري اطلاعات فعال در ايران، كمپين فشار بر شركتهاي كشتيراني براي كاهش همكاري با ايران، و كمپين سپاه پاسداران انقلاب اسلامي به منظور فشار بر شركتهايي كه با اين نهاد همكاري دارند، در زمينه تدوين و ارائه برخي طرحهاي قانوني ضد ايراني همكاري نزديكي با قانون گذاران آمريكايي داشته است و فعاليتهاي رسانهاي گستردهاي نيز در اين زمينه دارد. گزارش حاضر معرفي كوتاهي از اتحاد عليه ايران هستهاي، اعضا، اهداف، منابع و فعاليتهاي اين گروه ارائه ميدهد.
آشنايي با لابي «اتحاد عليه ايران هستهاي»
معرفي
اتحاد عليه ايران هستهاي يك لابي آمريكايي است كه در سال 2008 آغاز به كار كرده و اهداف (پوششي) خود را «پيشگيري از دستيابي ايران به روياي بدل شدن به ابرقدرت منطقهاي داراي سلاح هستهاي» اعلام ميكند. اين گروه ذي نفوذ، با همكاري ديگر سازمانهاي مشابه، رهبري تلاشهايي را برعهده دارد كه به منظور اعمال فشار بر شركتها انجام ميشوند تا آنها را از مراوده تجاري با ايران بازدارند و به اين ترتيب مانع تحقق برنامه هستهاي ايران و توسعه سلاحهاي هستهاي ادعايي شوند.
بنيان گذار و مدير اجرايي اتحاد عليه ايران هستهاي مارك والاس، سياستمدار جمهوري خواه آمريكايي و سفير سابق آمريكا در سازمان ملل متحد، است و ريچارد هالبروك، فرستاده سابق و درگذشته آمريكا به افغانستان و پاكستان؛ دنيس راس، مشاور ويژه سابق وزير خارجه آمريكا در امور خليج فارس و جنوب آسيا؛ و جيم وولسي، رئيس پيشين سي آي اي، نيز در اين زمينه با وي همكاري داشتهاند. آگوست هنينگ، وزير كشور سابق آلمان، مشاور ارشد اروپايي اين اتحاد است و كريستن سيلوربرگ، سفير آمريكا در اتحاديه اروپا، نيز رياست آن را برعهده دارد.
اين نهاد، طبق اساس نامه، زير نظر هيئت مشاوراني اداره ميشود كه چهرههايي مانند جيمز وولسي؛ مئير داگان؛ مدير سابق موساد؛ گري سيمور، دستيار ويژه اوباما در حوزه كنترل سلاحهاي كشتار جمعي؛ فؤاد عجمي، مدير مطالعات خاورميانه دانشگاه مطالعات بينالملل پيشرفته جانز هاپكينز؛ والتر راسل ميد، پژوهشگر ارشد شوراي روابط خارجي؛ اروين كاتلر، نماينده پارلمان كانادا و وزير سابق دادگستري اين كشور؛ هنري سوكولسكي، مدير اجرايي مركز آموزش سياستهاي عدم اشاعه؛ گري ميلهالين، مدير پروژه كنترل سلاحهاي هستهاي ويسكانسن؛ فرنسز تاونسند، مشاور امنيت داخلي جورج دبليو. بوش؛ كارن هيوز، مشاور سابق جروج دبليو. بوش؛ مايك گرسن، سخنگوي سابق جورج دبليو . بوش، و گراهام اليسن، استاد آمريكايي علوم سياسي، را دربر ميگيرد.
اهداف
لابي اتحاد عليه ايران هستهاي در شرح اهداف خود به شش مورد اشاره كرده است كه عبارتند از:
1. اطلاع رساني به مردم درباره ماهيت نظام ايران؛
2. افزايش آگاهيهاي ملي و بينالمللي درباره خطرات ايران داراي سلاح هستهاي براي منطقه و جهان؛
3. بسيج پشتيباني عمومي، استفاده از گستره رسانهاي و متقاعد سازي رهبران منتخب براي مخالفت سخت و يكپارچه با ايران هستهاي؛
4. زمينه سازي براي اجراي اثربخش سياستهاي آمريكا با همكاري اروپا و ديگر متحدانش؛
5. متقاعد ساختن نظام ايران به چشم پوشي از سلاح هستهاي در عين تلاش براي اينكه مردم ايران از مجازاتها متضرر نشوند؛
6. افزايش تلاشها براي تقويت سازوكارهاي ملي، بينالمللي، اجتماعي، اقتصادي، سياسي، و ديپلماتيك مرتبط.
به روشني اين اهداف صرفا دستآويزي براي مشروعيت بخشيدن و ايجاد ظرفيت براي فعاليتهاي ضد ايراني اين تشكيلات ميباشد و تحليل همين اهداف نشان ميدهد كه هدف اصلي اين تشكيلات كمك به پروژه بزرگ ايران هراسي در سطح جهاني و مقابله با ايران مجهز به فناوري و صنعت هستهاي است.
منابع مالي و وابستگيها
بودجه اتحاد عليه ايران هستهاي ازطريق كمكها و حمايتهاي مالي اشخاص حقيقي و حقوقي تأمين ميشود و اين ائتلاف بر اساس قوانين ماليات بر درآمد آمريكا مشمول معافيت مالياتي است. هرچند اتحاد عليه ايران هستهاي ميكوشد خود را غير حزبي معرفي كند، اما هيئت مشاوران اين اتحاد شامل بعضي چهرههاي برجسته نومحافظه كار و راست گرايان تندرو ميشود كه از ميان آنها ميتوان به فواد عجمي، كارن هيوز، جيمز وولسي، هنري سوكولسكي و مايك گرسن اشاره كرد.
همچنين در وب سايت اين گروه، سازمانهايي نظير طرح دموكراسي ايراني آمريكايي، حزب دموكراتيك كردستان ايران، كارگروه ايران، ديده بان ايران، ائتلاف مسلمانان آزاد، كميته ترقي خواه ايراني ـ آمريكايي، پروژه كنترل تسليحات هستهاي ويسكانسن، بنياد آركاديا، و مركز آموزش سياستهاي عدم اشاعه به عنوان سازمانهاي همكار و هم پيمان اين لابي معرفي شده اند.
فعاليتها
لابي اتحاد عليه ايران هستهاي، پايگاه دادههايي به نام «ثبت تجارت ايران» را اداره ميكند كه فهرستي از شركتهاي بينالمللي طرف معامله تجاري با ايران را شامل ميشود. اتحاد عليه ايران هستهاي از شهروندان ميخواهد با اين شركتها و همچنين با مقامات انتخابي تماس بگيرند و آنها را به كاهش ارتباط تجاري با ايران ترغيب كنند. همچنين اين اتحاد از شركتهاي مختلف ميخواهد بيانيهاي را امضا كنند كه متعهد ميشود در ايران فعاليت نداشته باشند. تاكنون شركتهايي مانند جنرال الكتريك، هانتزمن (شركت مواد شيميايي آمريكايي)، كاترپيلار و شركت توليدي اينگرسول رند اين بيانيه را امضا كردهاند.
همچنين اتحاد عليه ايران هستهاي در مارس 2011 براي اعتراض به افزايش اعدامها در ايران، كمپين جرثقيلها را آغاز كرد كه هدفش فشار به توليدكنندگان جرثقيل جهان براي توقف فروش محصولاتشان به ايران بود؛ چرا كه ممكن است اين جرثقيلها در جريان اجراي احكام اعدام در ملأ عام به كار روند. در زمانهاي برگزاري مجمع عمومي سازمان ملل متحد در سپتامبر 2009 و 2010 نيز اين اتحاد از هتلهاي نيويورك خواست از پذيرش رئيس جمهور ايران خودداري كنند.
علاوه بر اين دست فعاليتها، اتحاد عليه ايران هستهاي در زمينه تدوين و ارائه برخي طرحهاي قانوني، همكاري نزديكي با قانون گذاران آمريكايي داشته است. اين لابي، در اكتبر 2009، با همكاري ران كلاين و جان ميكا، دو عضو مجلس نمايندگان آمريكا، لايحه پاسخگويي درباره گزينههاي كسب و كار در ايران را تدوين و به اين مجلس ارايه كرد كه شركتهاي طرف تجارت با ايران را از عقد قرارداد با دولت آمريكا محروم ميكرد. از ديگر كمپينهاي اين سازمان ميتوان به كمپين شناسايي شركتهاي سازنده دستگاههاي خودكار طرف تجارت با ايران، كمپين فشار بر شركتهاي فعال در حوزه انرژي ايران، كمپين فشار بر شركتهاي مخابراتي و فناوري اطلاعات فعال در ايران، كمپين فشار بر شركتهاي كشتيراني براي كاهش همكاري با ايران، و كمپين سپاه پاسداران انقلاب اسلامي به منظور فشار بر شركتهايي كه با اين نهاد همكاري دارند، اشاره كرد.
اين اتحاد در آوريل 2012 نيز كوشيد صندوق بين المللي پول را تحت فشار قرار دهد تا رابطه خود را با ايران محدود كند. والاس در نامهاي به كريستين لاگارد، رئيس صندوق بين المللي پول، خواسته بود اين موسسه بين المللي در راستاي همگامي با تحريمهاي اروپا و آمريكا، همه ارتباطات خود با بانك مركزي ايران را قطع و حساب بانك مركزي ايران در اين سازمان را مسدود كند. وي در نامه خود به ارتباط بانك مركزي با «برنامه هستهاي نامشروع ايران، پول شويي، حمايت مالي از تروريسم بينالمللي و اعمال فشارهاي بي رحمانه عليه مردم ايران» اشاره و ادعا كرده بود دارايي و سپرده بانك مركزي ايران در صندوق بينالمللي ـ بالغ بر يك ميليارد دلار ـ بايد بسته و ضبط شود. با اين حال، ويليام موري، سخنگوي رئيس صندوق بينالمللي پول، در واكنش به اين نامه گفت فعاليتهاي اين صندوق كاملاً منطبق بر قانون است و روابط عادي خود را با كشورهاي عضو ادامه خواهد داد.
در ژوئن 2009 نيز اتحاد عليه ايران هستهاي، مجموعهاي از آگهيهاي تلويزيوني را تهيه و پخش كرد كه از آمريكا ميخواست فشار اقتصادي را بر ايران افزايش دهد تا مانع دستيابي ايران به سلاح هستهاي شود.
وب سايت اين سازمان نيز گزارشهايي را در زمينه تحريمها عليه جمهوري اسلامي ايران و تأثير آنها، برنامه هستهاي ايران، وضعيت حقوق بشري ايران و حمايت جمهوري اسلامي ايران از گروههاي به اصطلاح «تروريستي» منتشر ميكند و بخش خبررساني آن نيز تحت «ايران، تحت نظر» مرتباً به بازنشر مقالات انتشاريافته درباره ايران در ديگر رسانهها ميپردازد.