مقدمه
در اواخر خرداد ماه 91 طي يك سري عمليات هاي مقتدرانه و برق آسا در مناطق مختلفي از ايران، عاملين اصلي ترور شهيدان شهرياري ، احمدي روشن و قشقايي شناسايي، دستگير و به بازداشتگاهها منتقل شدهاند. درست دو ماه قبل از انتشار اين اطلاعيه، خبر شناسايي و دستگيري يكي از شبكههاي اصلي تروريستي اسرائيل در چند استان مركزي و مرزي ايران كه در نهايت به كشف يكي از مراكز اصلي صهيونيستها در مناطق كردستان عراق منجر شده بود، منتشر شد. يك بررسي ساده در بازه زماني دي ماه1388 تا دي ماه سال 1390، نشان ميدهد كه در طي اين دو سال، 5 عمليات تروريستي عليه متخصصين و دانشمندان هستهاي كشورمان رخ داده است كه در اين سلسله عملياتها دكتر عليمحمدي، مصطفي احمدي روشن و رضا قشقايي به شهادت رسيدند و يك مورد نيز به صورت ناموفق پايان يافت. جمهوري اسلامي ايران و وزارت اطلاعات، تا قبل از دستگيري عوامل ترور شهيد احمدي روشن تنها توانسته بود به شناسايي و دستگيري محمد جمالي فشي، عامل اصلي ترور شهيد عليمحمدي نائل گردد و بعد از آن ادامه يافتن سلسله ترورها، تبديل به يك چالش و مسئله مهمي براي ايران شده بود. اين ترورهاي سازمان يافته، نشان از رخنه رژيم صهيونيستي در محيط امنيتي ايران و تشكيل هستههاي ترور شبكهاي ميداد. اين شبكههاي ترور به نوعي طراحي گرديده بودند كه هيچكدام از وجود ديگري اطلاع نداشته و يكديگر را نميشناختند و به حدي پيچيده و سازماندهي شده بودند كه براي كشف آنها نياز انجام عملياتهاي بسيار پيچيده و محرمانه بود. پيچيدگي اين امر تا آنجا بود كه وزارت اطلاعات جمهوري اسلامي، در اواخر فروردين ماه در اطلاعيهاي بيان كرد كه تعدادي از اين گروههاي تروريستي در هنگام انجام عمليات شناسايي و بازداشت شدهاند.
پس با توجه به پيچيده بودن اين امر، مي توان كشف و انهدام اين گروههاي تروريستي به همراه هستههاي اصليشان را در يك بازه زماني نسبتا كوتاه، يك موفقيت استراتژيك و سرنوشت ساز براي جمهوري اسلامي دانست. در اين مقاله سعي شده است تا با استفاده از مصاحبههاي وزير محترم اطلاعات و اطلاعيههاي منتشره از سوي وزارت اطلاعات جمهوري اسلامي، به بررسي ابعاد مختلف اين موفقيت پرداخته و ملاحظات راهبردي مرتبط با آن را شرح داده شود.
راهبرد مرتبط و بررسي آن
منابعي كه د راين مقاله به آن استناد خواهد شد سه اطلاعيه ماه هاي فروردين خرداد و تيرماه 1391 و مصاحبه وزير محترم اطلاعات جمهوري اسلامي، خواهد بود تا با استفاده ازآنها دستاوردهاي مهم و تاريخي اين عمليات مهم تبيين و تحليل گردد.
- طبق بررسيها و پيشبينيهاي انجام شده، مشخص گرديد كه اين عملياتهاي سازماندهي شده در قالب سلولهاي سازمان يافته تشكيل شده از لايههايي همچون شناسايي، عمليات و لجستيك طراحي شده كه همگي به صورت شبكهاي و منقطع از هم بوده و شناسايي يكي از آنها به هيچ وجه به شناسايي ديگر شبكهها منجر نميشود. اين مورد يعني منقطع بودن اين شبكهها از يكديگر، در مصاحبه وزير محترم اطلاعات نيز ذكر گرديده است. پس با توجه به موضوعات مطرح شده، شناسايي اولين شبكه، به كشف و شناسايي شبكههاي ديگر منجر نشده و در واقع منشا كشف تمامي اين شبكههاي تروريستي در خرداد ماه، كشف اولين شبكه نبوده است. البته به هيچ وجه نميتوان مانع ارتباط كلي اين شبكهها با يكديگر شد، اما وزارت اطلاعات جمهوري اسلامي از طريق ارتباط اين شبكهها با يكديگر موفق به كشف آنان نشده است.
- در يكي از گزارشات آمده است كه در عملياتهاي شناسايي و بازداشت شبكههاي ترور، تمامي عوامل و شبكههاي وابسته با اين عمليات تروريستي ، شامل نيروهاي تامين پوششهاي عمليات، عوامل اصلي فعال سازي بمب، عناصر شناسايي سوژههاي مورد نظر، عوامل مراقبت مستقر در صحنه عمليات وعوامل تداركات شناسايي و تمامي آنان بازداشت شدهاند. همين موضوع ارزش كار وزارت اطلاعات و نيروهاي آن را نشان مي دهد. در واقع وزارت اطلاعات با حالتي انعطاف پذير متناسب با اطلاعات سازماني دنياي جديد توانست به اين مهم دست يابد. واضح است كه وزارت اطلاعات سازماندهي تيمهاي شناسايي و خنثي سازي اين شبكهها را متناسب با سازماندهي هستههاي ترور انجام مي دهد.
- عملكرد و نقش كشورهاي همسايه در آماده سازي زيرساختهاي لازم براي اين جريان تروريستي را نميتوان ناديده گرفت. همانطور كه در يكي از اطلاعايههاي صادر شده از طرف وزارت اطلاعات بيان شده است كه : « مراكزي كه عوامل سازمان تروريستي موصاد در آن مستقر بودهاند، در يك موقعيت جغرافيايي هم مرز ايران در پادگانهاي آموزشي دشمن صهيونيستي در آن منطقه، كشف گرديد.» ميتوان اين جمله را اين گونه بيان كرد كه وزارت اطلاعات براي جمع آوري اطلاعات در اين حوزه، فقط بر حوزه داخلي تمركز نداشته و در عرصه خارجي و در موقعيت جغرافيايي هم مرز با كشورمان نيز متمركز گرديده است. در مصاحبه حجت الاسلام مصلحي، وزير محترم اطلاعات، در مورد اين موضوع توضيحاتي بدين شرح داده شده است :
« اسرائيل، با برپايي پايگاه آموزش تروريستي و پادگان نظامي، حداكثر بهره برداري از خاك يكي از كشورهاي همجوار جمهوري اسلامي ايران را برده است. آنها در كنار ستادهاي عملياتي مشترك آمريكا و انگليس عليه كشورمان برنامههايي را طراحي و اجرا مي كند. البته ما معتقديم كه اين حركات با اجازه و اطلاع دولت مربوط انجام نميگيرد..... تروريستها براي نقل و انتقال اسلحه و مواد انفجاري به راحتي و فراواني از خاك يك كشور همسايه براي رفت و آمد آزادانه به سرزمينهاي اشغالي استفاده ميكنند»
با بررسي مجدد اين مصاحبه و گزارشهاي منتشره، به راحتي ميتوان به نقش منطقه كردستان عراق در اين حركات تروريستي پي برد. اعضاي بازداشت شده اين شبكهها، اكثر آموزشهاي نظامي خود را در پادگاني با نام « پادگان اشرف » در حوالي شهر اربيل عراق گذراندهاند؛ اين كمپ تقريبا مشابه كمپ اشرف متعلق به منافقين در شهر دياله مي باشد. با اينكه بارزاني، مسئول منقطه و گروه حاكم اين اتهامات را به شدت رد مي كند، اما با توجه به سوابق قبلي اين منطقه جغرافيايي و شواهد موجود در مورد گروهك تروريستي پژاك، ميتوان كاملا مطمئن بود كه آن محدوده ، كاملا تبديل به صحنه آموزش عملياتهاي تروريستي رژيم صهيونيستي شده است. حضور اين گروههاي تروريستي و پادگان آموزشي رژيم صهيونيستي عامل دو موضوع كلي است ، نخست موقعيت ناپايدار دولت عراق و ديگري رابطه نزديك رژيم صهيونيستي با كردهاي منطقه كه مورد دوم، به راحتي ميتواند تروريسم قومي پژاك را به تروريسم حرفه اي تبديل كند. از نگاهي كليتر ميتوان گفت كه ناپايداري و شكنندگي دولتهاي همجوار جمهوري اسلامي ايران يعني عراق، افغانستان و پاكستان باعث شده است تا اين كشورها نتوانند به درستي با گروههاي تروريستي مستقر در خاك خود مبارزه كنند و عدم اين اشرافيت امنيتي باعث شده است تا خاك آنها تبديل به محيطي براي رشد و نمو اين گروها گردد. اين گروه ها اكثرا با جهوري اسلامي ايران دشمن بوده و همكاريهاي نزديكي با رژيم صهيونيستي دارند. به همين دليل بايد سرويسهاي اطلاعاتي اين كشورها، همكاريهاي خود را به سطوح منطقهاي ارتقا دهند و با يكديگر همكاريهاي لازم را داشته باشند. بعد از موفقيت وزارت اطلاعات جمهوري اسلامي ايران در دستگيري گروههاي تروريستي با استفاده از جمعآوريهاي خارجي، در يكي از اطلاعيههاي منتشره نيز به اين موضوع اشارهاي گرديده است: « برخي اطلاعات رسمي دريافتي وزارت اطلاعات جمهوري اسلامي، از سوي برخي از كشورهايي بود كه خاك، تسهيلات يا اسناد هويت اتباع آنها مورد سو استفاده تيمهاي تروريستي وابسته به موساد قرار گرفته بود.»
البته در كنار اين كمكهاي اطلاعاتي در منطقه، بايد در حوزه سياست گذاري روابط خارجي تدابيري انديشه شود تا كشورهايي كه دچار اين نوع شكنندگي اطلاعاتي يا ناپايداري سياسي هستند سريعتر از اين وضع رهايي پيدا كنند.
البته بر اساس منابع ذكر شده، بايد به اين موضوع نيز اشاره كرد كه در طي اين مدت، عملياتهاي تروريستي فقط از سوي رژيم صهيونيستي و منطقه مجاور نبوده است و طي يك پروژه كلي و فراگير ايالات متحده آمريكا و انگليس نيز با اين گروهها همكاريهاي گستردهاي داشتهاند. با ذكر اين موضوع متوجه ميشويم كه اين حركات فقط نوعي عملياتهاي تروريستي نيستند و علناً جمهوري اسلامي ايران در مقابل نوعي اقدامات نظامي البته در حوزه اطلاعاتي، در سطح منطقهاي و بينالمللي است و به همين دليل ميبايست راهبردها و راهكارهاي ضد تروريستي، در همان سطوح منطقهاي و بينالمللي در قالبهاي همكاري و اجرايي انجام پذيرد.
- بر اساس قسمتي از اين اطلاعيهها ، تعدادي از عناصر اصلي اين پروژههاي تروريستي: « شناسايي گرديده، براي عدهاي از آنها چهره نگاري به عمل آمده و بعضاً تصاويري از آنها در گريمهاي مختلف تهيه شده كه فعلاً براي تمامي آنها تشكيل سابقه شده است ». اين قسمت نشان ميدهد كه تعدادي از اين عوامل شامل مامورات ارتباطات فني و عناصر نقل و انتقال تروريستها و تجهيزات متردد در منطقه غرب كشور، متوليان آموزشهاي تروريستهاي بازداشت شده و فرماندهان ستادي ترورها كه شامل دو گروه اصلي يعني عناصر اطلاعاتي منطقه كردستان عراق و سازمان موصاد ميشوند، هنوز دستگير نشدهاند.
از ديدگاهي ديگر، بايد گفت كه جمهوري اسلامي ايران هم اكنون در حال يك جنگ اطلاعاتي مستقيم با رژيم صهيونيستي در مرزهاي خود بوده و واضح است كه اين پروژه تروريستي به طور مستقيم و در صحنه توسط عوامل و ماموران كادر موساد مديريت و برنامه ريزي شده است. در اين وضعيت هشدار آميز براي جمهوري اسلامي ايران، بايد بر طبق دكترين ارائه شده از سوي رهبر معظم انقلاب يعني « دكترين تهديد در برابر تهديد » سياست گذاري درستي انجام گيرد. در تيرماه سال 91، در روزي كه به نام سربازان گمنام امام زمان عج نام گذاري شده بود، وزير محترم اطلاعات در همايش سراسري به مناسبت اين روز، با اشاره به رويكرد جديد وزارت اطلاعات اعلام نمود كه سال 91 به عنوان سال « تهاجم اطلاعاتي هوشمند عليه دشمن » نام گذاري شده است.
كتاب جديدي به نام « جاسوسان عليه آمارگدون » توسط خبرنگار سابق شبكه سي بي اس، دن ريو و يوسي ملمن خبرنگار سابق بخش اطلاعات جاسوسي روزنامه هاآرتص منتشر شده كه در آن افشا شده است كه در فاصله بين سالهاي 2007 تا 2011 ، ترور دانشمندان هستهاي ايران، توسط خود اسرائيليها و نه ايرانياني كه براي آنها فعاليت مي كردند انجام شده است. نويسندگان اين كتاب، بيان كردهاند كه نيروهاي ويژه موساد، براي نصب بمبهاي مغاطيسي بر روي خودروهاي در حال حركت آموزشهاي ويژهاي ديده و در اين زمينه به خصوص داراي مهارت بسيار زيادي ميباشند، همچنان آنها براي انجام اين چنين عملياتهاي حساسي، به هيچ كس اعتماد نميكنند و خود اين كارها را انجام مي دهند. تيرماه 91، يعني زمان چاپ اين كتاب و اين گزارشات، حاكي از آن است كه هدف اصلي اين حركت، كمرنگ نشان دادن دستآوردهاي وزارت اطلاعات و تحت تاثير قرار دادن اين موفقيت بزرگ در لواي نوعي عمليات رواني است. البته پيشنهاد مي گردد كه به گونهاي مناسب و متقابل با اين عملياتهاي رواني مقابله گردد و به هيچ وجه ناديده گرفته نشود.
- عوامل ترور شهيد احمدي روشن، بعد از دستگيري پرده از برنامه ريزي براي خرابكاري ديگري برداشتند كه بسيار خطرناك است. آنها در اعترافات خود بيان داشته بودند كه ماموريت بعدي كه از سوي موساد به آنها ابلاغ شده بود، انجام عمليات خرابكاري و انفجار در محلهاي زيارتي و محلهاي عمومي پر ازدحام بوده است كه آنها در حال فراهم آوردن زمينههاي اجرايي آن ماموريتها بودند. به نظر ميرسد موساد يا جريانهاي تروريستي ضد ايراني، در حال تغيير اهداف خود از امنيت ملي به امنيت ميهني هستند كه بايد هرچه سريعتر براي مقابله با اين نوع تهديدات آمادگي لازم را كسب كرد.
نتيجه گيري
در پايان بايد گفت كه دسترسي به اين موفقيت بزرگ حاصل انطعاف پذيري و افزايش قابليت سازماني در برابر اقتضائات عصر جديد، توجه و تاكيد بر اطلاعات انساني و اولويت آن بر اطلاعات فني و توجه به سرمايه انباشتي ناشي از تجربه نيروهاي وزارت اطلاعات است و اين موفقيت وزارت اطلاعات جمهوري اسلامي ايران در شناسايي و دستگيري شبكههاي تروريستي كه عامل ترور دانشمندان و متخصصان هستهاي كشورمان بودند، دستآوردي بزرگ و شايان مباهات است. درپايان كلام، شايد ذكر اين نكته ضروري به نظر آيد كه خداوند مي فرمايد : « اي رسول خدا، در جنگ با كفار چون تو تير انداختي ، نه تو ، بلكه خدا افكند تا كافران را شكست دهد. »